به گزارش تحریریه، شبکه خبری «الجزیره» قطر نوشت، اقتصاد رژیم اسرائیل در نتیجه تحولات بین المللی از جمله فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، جنگ در منطقه خلیج فارس و قدرت یابی آمریکا در جهان از دهه ۹۰ قرن بیستم شاهد دوره ای از شکوفایی و رفاه اقتصادی بود. پس از این تحولات، امضای توافقنامه «اوسلو» و دور شدن سازمان آزادی بخش فلسطین از درگیری مستقیم با این رژیم و رهایی آن از هزینه های اشغال کرانه باختری و غزه و انداختن همه این هزینه ها بر دوش دولت خودگردان فلسطین و تسهیل شرایط رژیم اسرائیل برای همکاری اقتصادی با کشورهای همسایه و تقویت روابط دیپلماسی و اقتصادی آن در شکوفایی اقتصادی آن تاثیر گذار شد.
همه این موارد بر روی درآمد شهروندان اسرائیل و سطح معیشت آنان موثر واقع شد و سرمایه گذاری خارجی را در سرزمین های اشغال شده جذاب کرد. اما بحران اقتصادی که پس از عملیات «طوفان الاقصی» به وجود آمدند، نشان می دهد که دوران شکوفایی اقتصادی آن به پایان رسیده است.
الجزیره نوشت، عملیات طوفان الاقصی به دکترین نظامی این رژیم که ساختار آن را ارتش، امنیت لجستیکی و روانی و اقتصادی تشکیل می داد، ضربه وارد کرده است. در دکترین امنیتی رژیم فرض بر این بود که اسرائیل در هرگونه جنگ برق آسایی قدرت بازدارندگی دارد، اما این دکترین پس از ادامه جنگ در جبهه ها مختلف ضربه دیده است و به طور ویژه یک شوک اقتصادی به همراه داشت. این چالش ها در شرایطی پیش آمد که طی سال گذشته رژیم اسرائیل شاهد شرایط ناگواری بوده است. «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر این رژیم با اتهام های مربوط به فساد روبرو است و تلاش وی برای بازنگری در ساختار دستگاه قضایی به سود خود هم با اعتراض هایی در داخل همراه شد که آثار ناگواری در حوزه اقتصادی به همراه داشت.
در عرصه موازنه های بین المللی هم شرایطی وجود دارد که قدرت آمریکا در حال کاهش است و کشورهای دیگر از جمله چین و روسیه در حال قدرت یابی هستند. آمریکا به عنوان حامی بدون چون و چرای رژیم اسرائیل در عرصه های گوناگون با چالش های راهبردی دست و پنجه نرم می کند. این مسائل زیان های اقتصادی عمیق و غیر قابل پیش بینی را برای رژیم اسرائیل به همراه داشته است.
هزینه های جنگ
به نوشته الجزیره، اسموتریچ وزیر دارایی رژیم اسرائیل که یکی از افراط گرایان و حامیان ادامه جنگ است اعتراف کرد که هزینه مستقیم و روزانه جنگ به ۲۴۶ میلیون دلار رسیده است. با فرض بر این که این جنگ به مدت ۸ ماه یا یک سال ادامه یابد هزینه های مستقیم آن به ۵۰ میلیارد دلار می رسد که حدود ۱۰ درصد از تولید ناخالص اسرائیل را تشکیل می دهد.
وضعیت اقتصاد رژیم اسرائیل در ۴ ماه اخیر سال جاری
در چهار ماه اخیر سال جاری، اقتصاد این رژیم به میزان ۲۰ درصد کوچک شد. میانگین رشد اقتصادی آن از ۶.۵ درصد به ۲ درصد رسید. حجم واردات ۴۲ درصد و حجم صادرات ۱۸ درصد کاهش یافت. سرمایه گذاری در اسرائیل هم به میزان ۶۷.۸ درصد کاهش یافت. هزینه های دولتی اسرائیل ۸۸.۱ درصد افزایش یافت که بیشتر آن صرف هزینه نظامی شد.
این رژیم با هدف تامین هزینه بخش خصوصی، به ایجاد صندوق وامی به ارزش ۱۰ میلیارد شکل (۲.۷ میلیارد دلار) مجبور شد زیرا بخش خصوصی از کاهش فروش تولیدات و افزایش هزینه ها رنج می برد. ادامه جنگ در سال جاری سبب شد بانک مرکزی پیش بینی رشد را از ۳ به ۲ درصد کاهش دهد. دولت هم بودجه عمومی را حدود ۱۹ میلیارد دلار افزایش داد و پیش بینی شده این رژیم شاهد کسری بودجه ۶.۶ درصدی باشد.
ارز این رژیم هم از چند موج آشفتگی و نوسان رنج می برد که مؤسسات رتبه بندی را به کاهش رتبه اعتباری اسرائیل سوق داد. این اقدام سبب می شود اعتماد به تعهدات مالی و اعتباری این رژیم در پرداخت بدهی و اخذ وام کاهش یابد.
جنگ و آشکار شدن بحران ساختار جمعیتی در اسرائیل
این رسانه قطری افزود: رژیم اسرائیل در حوزه ساختار جمعیتی با بحران گسترده ای روبرو است. این رژیم برای مقابله با فشارهای ناشی از تهدیدهای امنیتی و نظامی و بازیابی قدرت بازدارندگی مجبور شد ۳۵۰ هزار تن از نیروهای ذخیره را فراخواند و ۲۰۰ هزار کارگر فلسطینی را پذیرش نکند. تنش جبهه های غزه و جنوب لبنان سبب شده حدود ۱۵۰ هزار شهرک نشین سکونتگاه های خود را ترک کنند. این موضوع یک هزینه لجستیکی و اقتصادی را برای رژیم اسرائیل به همراه داشت. از سوی دیگر شوک ساختار جمعیتی، تعطیلی بخش های مختلف از جمله کشاورزی و گردشگری در مناطق خالی شده از سکنه در اطراف غزه را به دنبال داشت.
هزاران کشته و زخمی در این جنگ هم سبب شده است که بازار کار این رژیم حدود ۹۰۰ هزار نیروی کار خود را از دست بدهند. جنگ از دو جهت متفاوت بر روی اقتصاد تاثیر دارد. استفاده از نیروهای ذخیره سبب کاهش نیروی انسانی در بازار کار می شود و از سوی دیگر تعطیلی فعالیت های اقتصادی سبب کاهش تقاضا برای نیرو می گردد. بحران ساختار جمعیتی به همراه تداوم جنگ، سبب خواهد شد دولت افراط گرا و اطرافیان وی به دنبال اندیشیدن در استفاده از بنیادگرایان «حریدی» باشد و این سبب خواهد شد که نتانیاهو و اطرافیانش به طور مستقیم مجبور به مقابله به منافع و فرهنگ و اعتقادات افرادی باشند که همواره حامی نتانیاهو و اطرافیانش بودند.
طوفان الاقصی و انزوای اقتصادی اسرائیل
به نوشته الجزیره، پناه بردن رژیم اسرائیل به استفاده از گزینه نظامی برای قتل عام مردم غزه با هدف بازیابی قدرت بازدارندگی خود و مهندسی دوباره جامعه فلسطین سبب انزوای این رژیم شده است. بسیاری از شرکت ها، سرمایه های خود را از سرزمین های اشغالی خارج قراردادهای خود را فسخ کرده اند. بسیاری از کشورها هم این رژیم را تحریم نمودند. این تحریم ها به اقتصاد اسرائیل و روابط دیپلماسی آن زیان های راهبردی وارد می کند.
کمپین تحریم کالاهای شرکت های اسرائیل از جمله «استار باکس»، «مکدونالدز»، «پوما» و «کوکاکولا» و ... سبب کاهش فروش این شرکت ها و انزوای اقتصادی این رژیم شده است.
از سوی دیگر کشتار جمعی مردم فلسطین در غزه، خشم مردم کشورهای عربی و اسلامی را نسبت به این رژیم افزایش داد و هزینه های این رژیم برای عادی سازی روابط با کشورهای عربی را بیشتر کرد.
ساختار سیاسی این کشورها اگر بخواهند به چنین روندی ادامه دهند مردم را در مقابل خود خواهند دید و هیچ گزینه راهبردی در این زمینه ندارند. این نشان می دهد که گذر زمان، حلقه تحریم اقتصادی را بر این رژیم تنگتر خواهد کرد.
فشار اقتصادی جهانی و تغییر موازنه قدرت
به نوشته الجزیره، نمی توان به اقتصاد این رژِیم بدون نگاه به تغییرات در موازنه های اقتصاد جهانی نگاه کرد زیرا اسرائیل به عنوان یک رژیم وظیفه خدمت به منافع راهبردی غرب و مقابله با آرمان های آزادی خواهی و استقلال خواهی را بر عهده داشت. تضعیف رژیم اسرائیل کاهش سلطه غربی ها در منطقه می شود. درنتیجه ضعف کانون امپریالسیم سبب می شود این کانون نتواند از رژیم اسرائیل حمایت کند.
با ورود گروه انصارالله یمن به تنش ها در دریای سرخ و تنگه باب المندب و تهدید کشتی هایی که با این رژیم ارتباط دارند حدود ۴۰ درصد از تجارت جهانی و اقتصاد رژیم اسرائیل آسیب دیده است. استفاده از گذرگاه های دیگر هم هزینه و مسافت حمل و نقل را افزایش خواهد داد و اقتصادهای غربی بیشتر زیان خواهند دید.
پیش بینی می شود اگر رژیم اسرائیل به رفح حمله کند روند و کیفیت حمله انصارالله افزایش یابد و راه ارتباطی بین آسیا و اروپا قطع شود و در نتیجه آن، بازار بورس بسیاری از کشورهای جهان فلج شده، شرکت های اینترنتی بزرگ جهان هم با بحران اقتصادی بی سابقه ای روبرو شوند.
از سوی دیگر گروه های مقاومت در عراق افزون بر حمله هوایی به اسرائیل، احتمال دارد پایگاه های نظامی آمریکا در عراق را هدف قرار دهند. همچنین احتمال دارد این جبهه ها به دلیل در اختیار داشتن موشک و پهپادها، کشتی های اسرائیلی و آمریکایی را در آب های منطقه ای هدف قرار دهند. این تحولات ژئوپلتیکی می تواند نقل و انتقال انرژی را متوقف کند و سطح تجارت جهانی و منطقه ای را کاهش دهد و به دنبال آن قیمت نفت افزایش یابد و کشورهای غربی با افزایش تورم روبرو شوند.
همه این اوضاع کشورهای غربی را با دو گرینه تلخ روبرو کرده است؛ یا آنها مجبورند از رژیم اسرائیل حمایت کنند و درکنار این رژیم به درگیری مستقیم با محور مقاومت وارد شوند که در این صورت احتمال آغاز جنگ جهانی سوم افزایش می یابد. گزینه دوم آن است که این کشورها باید به رژیم اسرائیل فشار وارد کنند تا به جنگ پایان دهد. در این صورت اسرائیل مجبور خواهد شد در برابر شرط های مقاومت فلسطین تسلیم شود. این به معنای شکست راهبردی قدرت های غربی در برابر مقاومت است.
پایان/
نظر شما